اهمیت تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان از آن جهت است که شما وظیفه دارید اطلاعات درستی را در زمینه تولید محتوای تخصصی تاریخ جهان منتشر کرده و در دسترس خوانندگان قرار دهید. شرکت سئو محتوا بااطلاع از اهمیت تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان، به خوبی شما را در این زمینه راهنمایی خواهد کرد. در گذشتهی غرب، از یونان باستان تا رنسانس تاریخ جهان را به دو لحاظ در نظر گرفتهاند: یا آن را تحت تفکر «کیهانشناسی الهیاتیِ» (کوسموتئولوژیِ) یونانی (ـ ایرانی) به تعمنّ معنی درآوردهاند و لذا تاریخ بشریت تابع سیر ابدی چرخشِ گردون گردان گردیده است -که پس اعتبار نیست بر کار جهان!، و یا با آمدن مسیحیت دو گرایش تاریخشناسانهی تحت تأثیر تفکر «انسانشناسی الهیاتیِ» -آنتروپوتئولوژی- به تبیین تاریخ جهان پرداخته است: یکبار از آگوستین تا بوسوئه، شرحِ شروع حرکت آغازینِ -آرخه- نزول انسان الهی -مسیح- به جهان و سپس عروج آن -پسر به سوی پدر. و بازگشت به نقطهی پایان (اِشاتُنِ). این سیر و مسیر تاریخ مسیحیت، جهانی نیست، بلکه خاص مسیحیت و مسیحیان است: اما، بار دیگر بالعکس،
طرح این ادعا، که این سیرِ منالمبداء الیالمعاد متعلق به تمام بشریت است و تمام ملتها را دربرمیگیرد و همگان منتظر ظهور مسیح موعودند. اینجا و از این دیدگاه در نظاره به حرکت عام و کلی تمام تاریخ انسانی، ما با ویژگی جهانی بودن «تاریخ جهان» روبهرو میشویم.
البته برای شرقیان نیز چنین تفکری کاملاً بیگانه نیست و من باب مثال میتوان حداقل از دو متفکر نام برد، که به تاریخ جهان و کلیتی همانند آن اشاره نمودهاند: نخست، ابنخلدون بزرگ، که در «مقدمهی فیالتاریخ» خود برالِعبَر پیجویی حرکتها و مناسبات اجتماعی و فرهنگی را در «مقیاسات خاص و جهانی تاریخ» آنها لازم میداند. و دوم، مولانا، که هگلگونه، در مثنوی معتقد است: این جهان یک فکرت است از عقل کل/ عقل چون شاهست و صورتها رُسُل!
معالوصف شاید بهتر است بپذیریم، که تصور وجود واقعی «تاریخ جهان» جدیداً و در دوران ما و در اثر محرکات و عوامل گوناگونی به وجود آمده است، که اهم آنها را میتوان فهرستوار به شرح زیر خلاصه ساخت: توسعهی علوم و دو بازوی آن، تکنولوژی و صنایع؛ ایجاد اقتصاد سرمایهداری جهانی، پیشرفت فرایندهای سکولاریزاسیون و راسیونالیزاسیون، رشد اوربانزاسیون -شهریت یافتن-و اندسترولیزاسیون -صنعتی شدن-، مدرنتیسم و مدرنیته، خروج از قلمرو گوتنبرگ و ورود به سپهر مارکونی و سرانجام گسترش همهجانبهی ارتباطات و اطلاعات -در قرن بیست و یکم معاصر.!
البته قبل از دوران جدید، بنیادهای حرکت واقعی و اندیشهای تاریخی به سوی ایجاد استنباط کلیتی به صورت تاریخ جهان از دوران روشنگری آغاز گردیده بود و در این دوران است، که ولتر اثر معروف خود «گفتاری درباره خُلقیات و روح ملل» را نگاشت و محققان آن را اولین اثر در زمینهی تعریف تاریخ جهان دانستند.
هر چند در دوران مورد بحث ما گاه در اثر رشد ناسیونالیسم بهخصوص بعد از انقلاب بورژوایی دموکراتیک کبیر فرانسه و انقلاب اکتبر روسیه- و نیز ناتوانی انسانها در درک ژرفا و گستردگی تاریخ جهان و سرانجام به علت اوجگیری مبارزات ملتها علیه کلونیالیزاسیون و نئوکلونیالیزاسیون نوعی رخوت و کدورت در درک تاریخ جهان روی داد، ولی در زمان کنونی لزوم استنباط درست آن یکی از مبانی اساسی پیشرفت فرهنگی و آگاهی عمومی ملتها را تشکیل میدهد. زیرا، در حقیقت بدون برخوردار بودن از تصوری دربارهی تاریخ جهان و جهان تاریخ، شناخت تاریخ خود ملتها با اشکال روبهرو میشود و در اثر نادانی نسبت به این جریان عظیم تاریخ، انسانها در انزوای روشنفکرانهی -ایزولاسیون انتلکتوئلِ- عمیقی سقوط میکنند. بدون شک اگر به اهمیت تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان پی ببرید، قادر خواهید بود بهترین محتوا را در باب تاریخ جهان تولید کرده و منتشر کنید. شرکت سئو محتوا شما را در مسیر پی بردن به اهمیت تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان یاری خواهد کرد.
با ادامه مبحث اهمیت تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان در خدمت شما خوانندگان عزیز هستیم. همانگونه که بداناشاره شد، درک اهمیت تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان، کمک شایانی به یک محتوا کار خواهد کرد. اکنون پس از توضیحات مجملی که ارائه داده شد، مترجم لازم میبیند به مثابه پسگفتاری -اِپیلوگی- تذکرات پایانی مختصری را مطرح سازد:
نخست اینکه، جهان تاریخ و تاریخ جهان بدینگونه تنظیم نمیگردد که تاریخِ تا حدی مستقل ملتها را به هم بچسبانیم و از این موزائیک تاریخ جهان بسازیم! و یا اینکه تمام وقایع و رویدادهایی را که تاکنون روی دادهاند فهرستوار کنار هم قرار دهیم و این «شِما و شابلون» را تاریخِ جهان بنامیم! در این مورد همواره نقد رسای ترولچ برابر ما قرار دارد، که آیا نقاط اتصال فرضی مشترک و روابط متصلکنندهی عمومیای که بین فرهنگها و ملتها مفروض میسازیم، درواقع وجود دارند و یا تنها –بیشتر- معلول فرضیاتِ -هیپوتزیسهایِ- محققان و مورخان هستند و از آرزوی آنها برای ایجاد «جمهوری واحد جهانی» -تصوری که از کانت تا هماکنون ادامه دارد- نشئت میگیرد!؟ خصوصاً آنکه، هرچند کلیت و تمامیتِ تاریخ جهان برابر اجزاء متشکل سازندهی آن عامتر و توانمندتر به نظر میآید، ولی درواقع به همین اندازه نیز این اجزاء متشکله -ملتها و فرهنگها- نسبت به آن کلیت از وضوح و صراحت و عینیتِ (ابژکتیویتهی) بیشتری برخوردارند! بنابراین در تنظیم و طرح «تاریخ جهان» باید با دقت بین وجود واقعی(res Faetae) و وجود متوهِم(res Pietae) فرق نهاد و خیالپردازی عوامانه و یا کاسبکارانهی جهان واحد بدون مرز را با مضمون و محتوای پرمعنای آن مشتبه نساخت. دوم اینکه، غالباً توجه خاص به تاریخ جهان، خصوصاً وقتی این نظاره از دیدگاه اقتصاد تجاری جهانی و تمایلات کاسبکارانه انجام میگیرد - آنچه هماکنون در بینش جهان وطنی یا کوسموپولیتیستی اقتصاد تجاری جهانی و دیانت نمایندهی آن، یعنی بهائیت، مشاهده میشود-که منجر به انفصال یا دوری از تاریخ و فرهنگ ملی میگردد. اینجاست، که ما با نقد تاریخشناسانهی رانکه(L.Von Ranke) مواجه میگردیم، که از تاریخ جهانِ کندهشده از زمین و قلمرو ملتها، میگوید «تاریخ جهان» (Weltgesehiehte) از «تاریخ ملی» (Nationalgesehiehte) جدا است. اغلب تاریخ جهان را بهنوعی خیالپردازیِ (فانتزیِ) فلسفی و ادبی و یا بهنوعی فلسفهی تاریخِ بیشتر عرفانیِ خاص مبدّل میسازد و در نتیجه اساساً تاریخ(History) به «فراتاریخ» (Meta – History) تبدیل میشود! و جهانِ تاریخ به تاریخ جهان پناه میبرد!! با این توضیحات مترجم مایل است در پایان این مختصر ذهن خواننده را خصوصاً به هنگام مطالعهی این دو مقاله به این موضوع اساسی جلب کند، که در استنباط و تنظیم طرح تاریخ جهان لازم است همواره از خود بپرسیم، که آیا این آگاهی، کمکی به ما در شناختن هم تاریخ جهان و هم تاریخ ملت خود میکند، و یا اینکه برعکس این بینش ما را گرفتار ابهامگرایی توهمآمیز نسبت به جهان تاریخ و تاریخ ملت خود مینماید!؟ از دیدگاه وسیع مناسبات گستردهی تاریخی -به قول مانهایم کُنستلاتیو- ما حاضرانِ در تاریخ قرن بیست و یکم کنونی، که گویا در دهکدهی جهانی مک لوهان، که همه از همهچیز اطلاع دارند، زیست میکنیم، هم، گاه سایهی ملایم همزیستی و نزدیکی هرچه بیشتر انسانها را بر بالای سر خود احساس میکنیم و از وجود این ارتباطات معنوی و مادیِ جهانی شادیم و بهره میبریم، و هم، گاه -آن هم گاههای طولانی- شاهد ابرهای طوفانزای مطامح جهانیِ کاپیتالیسم امپریالیستی بر فضای ظاهراً محبتآمیز این دهکدهی جهانی هستیم؛ و البته بلاتردید تا زمانی که نظام زر و زور و تزویر بر سرتاسر جهان ما حاکم است، طوفانزایی و لاخیزی این ابرها ادامه خواهد یافت!
شاید بهتر است در خاتمه با تذکر یک نکتهی اساسی به این مختصر خاتمه دهیم و آن این است: همانگونه که ریشههای زیست محیطی طبیعی (اکولوژیکی)، انسانشناختی (آنتروپولوژیکی) و قومشناسانهی (اِتنیکیِ) نهفته در اعماق تاریخِ جهانِ کنونی امکان همسازیها و هماهنگیهایی را بین انسانها نشان میدهند، به همان نحو نیز به طور بارز ما با مثلثی در این تاریخ جهانی روبهرو هستیم، که یک ضلع آن را «تاریخ جهان»، ضلع دیگر آن را مقاصد و هماهنگیهای «منطقه»ای، و ضلع سوم آن را نیازمندیها و ویژگیهایِ «خاص هر ملت» تشکیل میدهد. در پایان مبحث اهمیت تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان باید به این قضیه اشاره کنیم که متاسفانه برخی از افراد و شرکتها، چندان تمایلی به اهمیت تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان ندارند و محتوای باکیفیتی تولید نمی کنند. اگر به دنبای محتوای باکیفیت برای سایت تاریخ جهان هستید، بهتر است به شرکت سئو محتوا مراجعه کنید.
برای یادگیری نحوه تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان جهان بهتر است به یک محتوا کار حرفهای و یا یک شرکت تولید محتوا مراجعه کنید. شرکت سئو محتوا با تجربهای درخشان و موفق در این عرصه، به خوبی نحوه تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان را به شما آموزش خواهد داد. گرچه تاریخ جهانی بهگونهای شتابان به یکی از پویاترین، هرچند گیجکنندهترین، زیررشتههای رشتۀ تاریخ بدل میشود، بهسادگی نمیتوان تعریفی از آن به دست داد. نخستین پرسشِ پیشِ رو میتواند این باشد که آیا چنان تاریخی اصلاً چیز جدیدی است؟ در عهد باستان مورخان غربی به بازکاوی گذشتهٔ جهان شناختهشده بر خویش میپرداختند، جهانی که برای آنها قطعاً چنان وسیع و سرشار از تناقض بود که امروزه برای ما. بسیاری از همقطاران مسلمان و چینیِ آنها نیز چنین کاری میکردند. آیا تاریخِ «جهانیِ» کنونی واقعاً جهانیتر از تاریخ «جهان» صِرفی است که مورخی معاصر یا مورخی از عهد باستان آن را به نگارش درآورده است؟ یا اینکه این عنوان صرفاً برچسبی است بازارپسند برای فروش تاریخی قدیمی در عصری رقابتی و پرازدحام؟
حتی اگر دستاوردهای این نوع از تاریخ ناقص باشند، نیاز به تاریخ جهانی نیازی واقعی است. امروز بیش از هر زمان دیگری چالش جهانیشدنْ مورخان و محققان را ملزم به گسست از مرزهای معرفتی محلی، ملی و حتی قارهایشان کرده است. اما، علیرغم این نیاز واقعی، بسیاری از کتابهایی که تحت عنوان «تاریخ جهانی» منتشر میشوند چیزی بیش از شرابی کهنه در جامهایی نو نیستند. این امر را میتوان در شماری از پژوهشهایی مشاهده کرد که دغدغۀ تاریخ دیپلماتیک و اقتصادی را دارند، تاریخهایی با موضوعاتی جذاب، همچون روایتهای «کالا» که تیره و تبار شکر یا نمک را میکاوند یا تاریخهای نظامی قدیمی را صرفاً با گستراندن امر آشنا در حوزهای وسیعتر دوباره در کار میآورند. تنها چیزی که دگرگون میشود مقیاس است، نه معنا و دلالت.
هنگام مواجهه با چنین حیرتی بهتر است این چشمانداز فکری را تحت هدایت راهنمایی کاربلد، یعنی سباستیان کنراد، مورخ آلمانی، واکاوی کنیم. کنراد مؤلف چندین کتاب است، ازجمله جهانیشدن و ملت در آلمان عصر امپراتوری (۲۰۱۰)۲. کتاب جدید او با نقلقولی برانگیزاننده از متخصص بزرگ قرن نوزدهم، کریستوفر ای.بِیلی، آغاز میشود: «تمامی مورخان اکنون مورخان تاریخ جهان هستند، هرچند بسیاری از آنها هنوز این را درنیافتهاند». باوجوداین، کنراد این حوزه را مجدانه و بهگونهای نظاممند واکاوی میکند. او به بررسی آثار بزرگ و مهمی میپردازد که روشنگر دستاوردها و نیز بن بستهای تاریخ جهانی هستند. طرفه آنکه کنراد ترجیح میدهد تا این زیررشته را چشماندازی جدید و رویکردی نو بنامد، نه رشتهای کاملاً جدید.
نگارشِ تاریخ چگونه جهانی میشود؟ چرا مورخان به نوشتن تاریخ جهانی روی آوردهاند؟ مخاطبان این تواریخ جهانیِ جدید قرار است چه کسانی باشند؟ کنراد مجموعهای از پرسشهای حقیقی را پیش مینهد، نه توصیههایی نسنجیده یا گزارههایی کلی و انتزاعی را. وی همواره به مواجهه با منتقدان و محدودیتهای این رویکردهای جدید میپردازد. بااینحال، حتی باوجود این اختلافِ رویکردِ جزئی، کنراد دیدگاهی را دربارۀ تاریخ جهانی پیش مینهد که جذاب و الهامبخش است. پس تا اینجا متوجه شدیم که نحوه تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان به چند گام تقسیم میشود و گام اول در یادگیری نحوه تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان، بررسی سایت رقبا میباشد.
یکی از نکات کلیدی و اساسی در مسیر یادگیری نحوه تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان پس از بررسی رقبا، بهدست آوردن کلمات کلیدی مربوطه میباشد. بدون داشتن کلمات کلیدی، فراگیری نحوه تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان تا حدی سخت و نشدنی خواهد بود. مورخ جهانیِ موردنظرِ کنراد نهتنها روندهای جهانیسازی (اینکه چگونه فرهنگهای مجزا از یکدیگر با هم تعامل کردند و در هم ادغام شدند) را بررسی میکند، بلکه شرایطی را تعریف میکند که در آن این روندها میتوانند بسط یابند و به شرایط بسیاری، که زمینهساز پدیدآمدن آنها شده است، پاسخ دهند. بگذارید به نمونهٔ روشنگری بپردازیم: آیا روشنگری صرفاً دستساختۀ فرانسویان یا بریتانیاییها و میهمان ناخواندۀ استعمارگر در دیگر نقاط جهان بود یا «برعکس، شیوهای بود که از طریق آنْ نخبگان اجتماعی در
کنراد دیدگاهی را دربارۀ تاریخ جهانی پیش مینهد که جذاب و الهامبخش است
گرداگرد جهان با واقعیتهای جهانیِ جدید کنار آمدند»؟ به همین سان، «آیا مفهوم نژاد اختراعی اروپاییْ یکی از ابزارهای امپراتوری یا مفهومی بود که از ریشههای ناهمگون متنوعی تغذیه میشد یا اینکه پاسخی به چالشهای جهانی بود»؟ از نظر کنراد، «جهانی» معنایی بیش از بزرگکردن صرفِ مقیاس دارد. دنیای جهانیشده دنیایی بههممرتبط است و این بدان معناست که واحدها یا سوژههای تاریخ را دیگر نمیتوان در انزوای شکوهمندشان مدنظر قرار داد. ازاینقرار، هنگامی که امور را بر بستری «جهانی» مشاهده کنیم، آنگاه روشنگری یا ایدههای نژاد را میتوان بهمثابۀ محصولات تعاملاتی جهانی در نظر آورد که فراخوانده و تعریف میشوند تا بهمثابۀ شیوههایی برای فهم دنیایی وسیعتر عمل کنند.
مورخ جهانی باید در چارچوب همبستگی۳ بیندیشد و بهدنبال سازکارهای پویایی باشد که قطعات پرشمار جورچینی را، که آن را «گذشته» مینامیم، با هم پیوند میدهد. «تاریخ جهانی بهعنوان پارادایمی متمایز، که بر همبستگی و دگرگونیهای ساختارمند جهانی تمرکز میکند، رویکردی بسیار خاص است.» تاریخ جهانی نهفقط بهمعنای تحرک، تعامل و ارتباط است، بلکه نیز بهمعنای سازکارهای چگونگی جهانیشدن دنیاست.
از زمان پایان قرن بیستم، یکی از علل اصلی اعتراض به تاریخ و علوماجتماعیْ اروپامحوری ذاتی و عمیق آنها بوده است. درست است که این رشتهها، آنگونه که در سراسر جهان تدریس میشوند، پیش از آنکه به دیگر کشورها صادر شوند، نخست در اروپا متولد شدند و شکل گرفتند. همچنین درست است که مورخان کوشیدهاند تا اروپا را محلی۴ کنند، یعنی تاریخ این قاره را به جایگاهی حاشیهای در روایت بزرگتر سیاره برانند، تا این ابزارهای فکری را بپالایند. اما، با همۀ اینها، بسیاری نگراناند: آیا تاریخ جهانی، خود، یکی از تجلیات جدید اروپامحوری نیست؟ این خطری است که، هرگاه جهانیسازی بهمثابۀ مترادفی برای مدرنیته یا نئولیبرالیسم به کار میرود، ما را تهدید
از نظر کنراد، «جهانی» معنایی بیش از بزرگکردن صرفِ مقیاس دارد
میکند. بااینحال آیا هنوز هم این بهترین راه برای خلاصی از سلطۀ یکسدهای غرب بر دیگر مناطق جهان نیست؟ یکی از راههای بیرونجَستن از تلۀ غایتشناختیْ تأکید بر راههای بسیاری است که فراروی مدرنیزاسیون و همبستگی وجود دارد. به نظر میآید که تاریخ جهانی، بیش از هر رشتۀ دیگری، مستعد پروبالدادن به روایتهای محلی است، یعنی چندگانگی دیدگاهها دربارۀ گذشتۀ سیاره، که ازجملۀ آنها شیوههای متفاوت و بدیل برای درک خودِ گذشته است.
رهیدن از اروپامحوری اغلب میتواند بهمعنای تکثیر دیگر مرکزگراییها۵ باشد. این معضلی است، زیرا چنان رویکردی کمتر از اروپامحوریْ بیگانهساز نیست: حال چه بر فرهنگی ویژه متمرکز باشد، همچون چینمحوری، یا بر ایدهای خاص، ازقبیل «جنگ تمدنها»، که بیش از اروپا محوریِ کهنۀ ما تکرار نشده است. در این مورد، مفهوم تمدن بهمثابۀ نوعی پادگفتمان برای جهانیسازی عمل میکند. کنراد در این باره چنین میگوید: «خودِ این ایده که فرهنگ منشأ همۀ تفاوتهاست یکی از تأثیرات جهانیسازی در دورۀ معاصر و کالاییشدن این تفاوتهای پرشمار است.» امروزه دانشپژوهشی جهانی چنان از حیث بینالمللی به هم پیوند یافته است که تفاوتهای فرهنگی میان مورخان اغلب کمرنگتر از تفاوتهای اجتماعی و ایدئولوژیک میگردند. اگر شما هم در نظر دارید به نحوه تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان دست پیدا کنید، بهتر است توصیههای شرکت سئو محتوا را در این زمینه جویا باشید. سئو محتوا یکی از بزرگترین مجریان آموزش نحوه تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان در سراسر ایران میباشد.
بهترین تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان را باید نتیجه مشترک همکاری یک تاریخ شناس و یک محتوا کار دانست. پس نمی توان انتظار داشت که افراد به تنهایی بتوانند بهترین تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان را رقم بزنند. در گذشتهی غرب، از یونان باستان تا رنسانس تاریخ جهان را به دو لحاظ در نظر گرفتهاند: یا آن را تحت تفکر «کیهانشناسی الهیاتیِ» (کوسموتئولوژیِ) یونانی (ـ ایرانی) به تعمنّ معنی درآوردهاند و لذا تاریخ بشریت تابع سیر ابدی چرخشِ گردون گردان گردیده است -که پس اعتبار نیست بر کار جهان!، و یا با آمدن مسیحیت دو گرایش تاریخشناسانهی تحت تأثیر تفکر «انسانشناسی الهیاتیِ» -آنتروپوتئولوژی- به تبیین تاریخ جهان پرداخته است: «تاریخ» به صورت اشتراک لفظی در دو معنای متفاوت کاربرد دارد.
هنگامی که لفظ تاریخ استعمال میشود، ممکن است منظور گوینده، دانش تاریخ باشد که نام یک علم است و یا حوادث و وقایع انسانی در گذشته باشد که موضوع علم تاریخ است. متفکران زیادی متوجه این اشتراک لفظی و لزوم تفکیک آن هنگام بحث از تعاریف و مفاهیم تاریخ بوده و آن را بیان داشتهاند. مرحوم دکتر" شریعتی" در این زمینه مینویسد:
«در موضوع «تاریخ» تناقضی در لفظ است، هم در لفظ تاریخ در ادبیات فارسی و عربی و هم در همین لفظ در معادل انگلیسی، فرانسه و آلمانیاش. در هر دو فرهنگ، دو مفهوم مختلف تحت یک کلمه به کار میرود. میدانیم که یک «علم» وجود دارد و یک «موضوع علم»؛ مثلاً زمین، آسمان، عناصر و روان، موضوعهای علم است و زمینشناسی، هیأت، شیمی، جامعهشناسی و روانشناسی، «خود علم». کلمهی طب داریم که نام علم است و موضوعش بدن انسان و بیماریهای بدن انسان است؛ بنابراین موضوع این علم، لفظی به نام «بیماریهای بدن» دارد و خود علم لفظ دیگری به نام «طب»، اما در تاریخ، هر دو مفهوم، یعنی «موضوع تاریخ» و «خود علم تاریخ» در یک لفظ مشترک «تاریخ» بیان میشود».
"مایکل استنفورد" هم این دو مطلب را از هم تفکیک میکند و تذکر میدهد که «موضوع تاریخ» از آگاهی داشتن به آن متفاوت است، اما دانش تاریخ را «خاطره تاریخی» مینامد و انواع آن را بیان میکند. وی در این باره مینویسد:
«در آغاز باید این نکته روشن شود که تاریخ یک چیز نیست، بلکه چندین چیز است. تاریخ هم عبارت است از چیزی که اتفاق میافتد (موضوع تاریخ) و هم تصویری که از آن در ذهن میسازیم (دانش تاریخ).
تاریخِ نخست همان چیزی است که ما میخواهیم باور کنیم که مجموعهای باشد از رویدادها یا موقعیتهای عینی، با وجودهای قابل شناسایی و قابلِ تشخیص واقع شده در زمان و مکان معین.
تاریخِ دوم عبارت است از ذخیره، یادآوری، بازآفرینی و باز فهم آن رویدادهای و بالاخره تأثیر آنها بر شیوهی برخورد ما با رویدادها و موقعیتهای کنونی. با مسامحه، همهی این موارد را میتوان قلمرو خاطره نامند. شرکت سئو محتوا بهترین تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان را طبق فرمول ارائه شده در قبل برای شما به ارمغان خواهد آورد.
ادامه مبحث بهترین تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان را با بررسی یک سری تعاریف پایهای اما مهم دنبال میکنیم. ۱- تاریخ نقلی: تاریخ نقلی، علم به وقایع و حوادث و اوضاع و احوال انسانها در گذشته است، در مقابل اوضاع و احوالی که در زمان حال وجود دارد.
تاریخ نقلی، اولاً، جزئی است؛ یعنی علم به یک سلسله امور شخصی و فردی است، نه علم به کلیات و یک سلسله قواعد، ضوابط و روابط؛ ثانیاً، یک علم نقلی است، نه عقلی؛ ثالثاً، علم به بودنهاست، نه علم به شدنها؛ و رابعاً، به گذشته تعلق دارد نه به زمان حاضر.
۲- تعریف و ویژگیهای تاریخ علمی: تاریخ علمی، علم به قواعد و سنن حاکم بر زندگیهای گذشته است که از مطالعه و بررسی و تحلیل حوادث و وقایع گذشته به دست میآید.
تاریخ علمی مانند نقلی به گذشته تعلق دارد، نه به حال؛ و علم به بودنهاست نه علم به شدنها؛ اما، کلی است نه جزئی، عقلی است، نه نقلیِ محض.
۳- تعریف و ویژگیهای فلسفه تاریخ: فلسفهی تاریخ، علم به تحوّلات و تطوّرات جامعهها از مرحلهای به مرحلهی دیگر و شناخت قوانین حاکم بر آن تطوّرات و تحوّلات است.
فلسفه تاریخ مانند تاریخ علمی، کلی است نه جزئی؛ و عقلی است، نه نقلی؛ اما برخلاف تاریخ علمی، علم به «شدنِ» جامعههاست، نه علم به «بودن» آنها و نیز برخلاف تاریخ علمی، مقوّم تاریخی بودن فلسفهی تاریخ، این نیست که به زمان گذشته تعلق دارد، بلکه این است که علم به جریانی است که از گذشته آغاز شده و ادامه دارد و تا آینده کشیده میشود. زمان «ظرف» این گونه مسائل نیست، بلکه بعدی از ابعاد آنهاست. "شلینگ" معتقد است که تاریخ را از سه دیدگاه میتوان مورد مطالعه و بررسی قرار داد:
۱. دیدگاه منطبق با واقع،
۲. دیدگاه منطبق با ایده،
۳.تلفیقی از این دو دیدگاه.
دیدگاه اول به واقعیتهای عینی توجه دارد؛ دیدگاه دوم به فاعل شناخت، سوژه و ذهن توجه دارد؛ و دیدگاه برتر، از وحدت و ترکیب این دو دیدگاه است. پس دیدگاه رئال یا واقع بر حوادث و وقایع به عنوان متعلّق اعیان توجه دارد و دیدگاه ایدهآل بر فاعل شناخت و بر ارزیابی «سوبژکتیو» و ذهنی حوادث نظر دارد؛ امام هنگامی که تاریخنگاری به کمال میرسد، این دو دیدگاه با هم به کار گرفته میشوند. شلینگ تلفیق این دو با هم را «هنر تاریخ» میداند. پس به این نتیجه می رسیم که بهترین تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان قابل دسترس است و به میتوان به آن دست یافت.
در این مقاله به مطرح کردن مباحثی پیرامون تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان پرداخیتم. ما در این مقاله تمام تلاش خود را کردیم تا به خوبی اهمیت تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان را به شما بشناسانیم و در ادامه نحوه محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان را به شما آموزش دهیم. در انتها نیز بیان کردیم که چگونه میتوان به بهترین تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان دسترسی پیدا کرد. تاریخ (به یونانی: ἱστορία) مفهومی انتزاعی است که دست کم دو معنا از آن برداشت میشود؛ گاه ناظر به رخدادهای گذشته و گاه معطوف به پژوهش و بررسی رویدادها است؛ بنابراین، هم به علم و هم به موضوع آن، تاریخ گفته میشود. برای تفکیک این دو مقوله، اصطلاحاً تاریخ را تاریخ (۱) و علم تاریخ را تاریخ (۲) مینامند. نه گذشته و نه آینده اصالت ندارند. باید از «حال» شروع کنیم و حال را ببینیم و درک کنیم. اگر حال را نبینیم، اگر اکنون برایمان مجهول باشد، هیچ چیز دیگر معلوم نخواهد شد. نقطه کنونی ما، «حال» است اما «حال»، فقط یک «نقطه» است. نقطه در هر «آن» حرکتی ندارد. «حال» تا موقعی که «حال» است، حرکتی ندارد و فقط هنگامی که دیگر حال نباشد، حرکت به وجود می آید. «نقطه» به تنهایی، گویی به گوشه ای پرتاب شده و رهاست، هیچ وابستگی ای ندارد، معلق است و بی معنا. نقطه از جایی نیامده و هیچ است، به جایی هم نمی رود و پوچ است. «حال» بی مبدأ و بی مقصد است، فلذا غایتی ندارد و باطل است، «نقطه» اگر نقطه بماند، مظهر نشانه ای نیهیلیسم است.
اگر «حال محور» باشیم، از آینده می هراسیم و سعی می کنیم تا به هر طریقی شده به آینده نرویم و حال را دو دستی نگه داریم؛ اگر هم ناچار به آینده رفتیم، به رفتنمان توجه نکرده و گمان می کنیم هنوز حال است و اگر متوجه شدیم دیگر حال نیست، دائما با خاطرات و نوستالژی، به یاد حالی که اکنون دیگر نیست، خواهیم بود و سعی می کنیم در همان جهانِ «حالِ گذشته» زندگی کنیم.
بنابرین اگر با هدف درک «حال» و لذت بردن از آن، آینده و گذشته را فراموش کنیم، در واقع «حال» را نابود کرده ایم. برای فهم «حال»، باید به آینده و گذشته توجه کرد. در دستگاه شناختی انسان، تکلیف حال را آینده مشخص می کند، برای فهم آینده نیز، باید گذشته را فهمید و گذشته را هم نمی توان شناخت، مگر با در نظر گرفتن حال و آینده. این رفت و آمد بین گذشته، حال و آینده، همیشگی و تمام نشدنی است، یک نوع رابطه دیالیکتیکی. در انتها اگر سوالی پیرامون تولید محتوای تخصصی سایت تاریخ جهان برای شما باقی ماند، کافی است با شرکت سئو محتوا تماس حاصل فرمایید.